چند روز پیش با هزار ترفند و دعا و مناجات و هزار توسل حال دلم را خوب کردم
بهتر از همیشه و امیدوار!
اما امروز حاج آقای کفبل آب پاکی را روی دست دلم ریخت و ...
گاهی چقدر متوقع میشویم
من همیشه به یاد امام زمانم، من امام زمان رو دوست دارم، من عاشق امام زمانم، من برای امام زمانم اصلا!
و آخرش بفهمی ک همه این منم منم ها اشکال کار توست و وسوسه شیطان
درد دارد، انتظار منفی درد دارد!
و از همه دردناک تر این که تو آب از سرت گذشته و فقط می توانی به آقا بگویی این گردن من و شمشیر شما!
حقیقت را اگر بگویم می ترسم از روزی که آقا می آید
چون به تمام معنا بیست و اندی سال را فقط گند زده ام و هم قطار شیطان بوده ام
نمی دانم پای عمل چقدر مردش هستم
اما امروز بعد آن همه فکر و زاری و تفکر به این نتیجه رسیدم که هرچه آقا بخواهد
اصلا شاید آقا عده ای را برای قربانی کنار گذاشته اند
راضیم به رضایش!
فقط زودتر بیایند ...
اللهم عجل لولیک الفرج
و اما امشب تولد دردانه آقای مهربانی هاست و
من حاجت دلم را محکم ِ محکم گره زده ام به دستان آقا جوادالائمه(ع) تا ببرند نزد امام رضا(ع) و ایشان بگشایند
تو هم حاجتی داری؟ بسم الله
امشب وقتش است
می شود مراهم دعا کنی؟
حال دلم رو به قبله است...