سلام آقای مهربانی ها
یک سال با حسرت گذشت و ...
یک سال با هزار امید شروع شد...
امید دارم امسال لایق دیدار شوم
مثل همان هایی که لحظه نو شدن سال کنارت بودند
یا مثل کبوترانی که با صدای نقاره ها بال گشودند و تا آسمان بی کران طلای گنبدت بال زدند و بال زدند و ...
نمی دانم چرا این روزها حسود شده ام
به همه کسانی که راهی دیدارت بودند
به همه کسانی که مقابلت زانو زده اند و اشک شوق وصال می ریزند
و به همه بیماران دخیل بسته هم حسودی ام می شود!
حتی به همه آنهایی که از راه دور نیز سلامشان را می پذیری!!!
و من نالایق !
هنوز هم شکسته بالم!
پسر فاطمه(سلام الله علیها) اذن دخولم نداد...
شوق پروازی ندارم...
سال نو مولایمان را فراموش نکنیم
مولا داغدار است
منتظران مولا
کاری نکنیم به خانوم سیلی بزنیم
که مولا رو بگرداند از ما