نمی دانم؟
چرا امروز یک ریز گریستم!
فقط میدانم آقا جان!
سوی چشمانم
به عکس حرم شما بود
روی دیوار!
آری، دلم برایتان عجیب تنگ است...
منبع عکس: عکس رضوی
ته بال بال زدنم برای زیارت ضامن آهو
شده چشمهای خیره من به عکس گنبد طلا
روی دیوار
الهی!
خراب شود این فاصله که مانع دیدار شد
منبع عکس: آسمان هشتم
به شیشه های اتاقم دوباره هــا کردم
و از نوشتن اسمت بر آن حیــــا کردم
به روی شیشه کشیدم شبیه یک گنبد
به پای شیشه نشستم رضـا رضــــا کردم
حسرت دیدن گنبد طلا حرمت
داره مثل بغضی کهنه به دلم چنگ میزنه
اونقدر از تو دور شدم
که این روزا حس میکنم
غم غربت یه دنیا
روی شونه ی منه
اونقدر از تو دور شدم
که این روزا حس میکنم
همه ی جهان فقط قد یه زندونه برام
من که عمریه هواییه یه بار دیدنتم
بگو پس کی نوبت من میشه پابوست بیام
میدونم پاتوق هرچی دل شکستس حرمه
هرکی از غربت این زمونه خستس حرمه
هر کی از دنیا بریده این روزا سمت توئه
هرکی هرچی که دره به روش بستس حرمه