شوق پرواز

اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج

شوق پرواز

اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج

شوق پرواز

پربیننده ترین مطالب

  • ۲۸ بهمن ۹۲ ، ۲۰:۱۷ بغض
  • ۱۴ مرداد ۹۴ ، ۲۰:۴۴ دوست
  • ۰۹ خرداد ۹۳ ، ۱۹:۴۱ بهشت

آخرین نظرات

پیوندها

وطن

پنجشنبه, ۸ بهمن ۱۳۹۴، ۰۸:۱۶ ق.ظ
از همان دم در
نه از همان بیرون 
می توانی ببینی اش
نشسته بودم دم در
دلم می خواست ضجه بزنم
استرس همه وجودم را گرفته بود
حساب زمین و زمان از دستم در رفته بود
نمی دانستم چه بگویم که آقا اذنم دهد
اذن می خواندم و با هر جمله اش نوای "غلط کردم" را سر می دادم
وقتی کربلایی، وقتی حرمی، انگار عاشورا جلوی چشمانت مدام تکرار می شود 
نکند کوفه ایم؟ نکند آب را بسته ام؟ نکند صدای "هل من ناصر ینصرنی" آقایم را نمی شنوم؟
اذنم که تمام شد دلم میخواست سجده کنان بروم سمت ضریح
ایستادم و سلام دادم ...
پاهایم می لرزید 
آخر این اولین دیدار بود
سرورم مرا پذیرفته 
مرا در صحن و سرایش
مرا در کربلایش 
پذیرفته
چقد آرزویش را داشتم فقط خود آقا می دانند 
وقتی چشمم به ضریح افتاد ...
انتظار داری چه بگویم؟؟؟؟
وقتی اشک نمی گذارد بنویسم...
چشمانم را که می بندم ضریح آقا جلوی چشمانم نقش می بندد
نذر ضریحتان گردم آقا جان
چقد دیوانه تر شده ام آقا و شرمنده تر...
شما مرا دعوت کردید و من هنوز همانم ...
شاید هم بدتر ...
کربلا رفتن ولی آدم نشدن فایده ای نداره...
آقا ...
من هنوزم محتاج شمایم رهایم نکنید...

پ.ن1: "حرم آقا وطن من است، ان شاءالله فدای وطنم شوم..."
پ.ن2: دلم جنوب می خواهد، بدجوری...

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">